سایه روشن

"سایه" زآتشکده ماست فروغ مه و مهر وه از این آتش روشن که به جان من و توست

سایه روشن

"سایه" زآتشکده ماست فروغ مه و مهر وه از این آتش روشن که به جان من و توست

رد پای صبح

   

نپرسید کجاست!

همین حوالی

کنار رد پای صبح

پهلو گرفته‌ام

گاهی زخمه‌ای می‌زنم بر تار زندگی

با مضراب شعر

که می‌رود تا گوشه‌ی چکاوک

ماه که اذان می‌دهد

می‌شوم قاصدکی در دست باد

می‌چرخم و هی بالاتر می‌روم

تا می‌رسم به هوای تو

که چون ققنوس پر می‌کشی از میان خاکسترهای ذهن من

و می‌نشینی کنار همین هشیارْ مستی‌های خواب‌‌زده

نترس نازنین

اینجا هوا فقط گاهی، کمی اخم می‌کند

قدری ستاره که در بخوردان شب بریزی

صبح می‌شود

و تو "مثل خورشید" زاده می‌شوی از میان شریان‌هایم 

اپرای عروسکی مولوی حرف نامکرری از جنس عشق

 

عکس از اینجا

 

نویسنده، طراح صحنه، لباس، نور و کارگردان: بهروز غریب‌پور

آهنگساز: بهزاد عبدی

رهبر ارکستر: ولادیمیر سیرنکو

اجرای موسیقی: ارکستر ناسیونال اکراین

طراحی عروسک‌ها: مریم اقبالی، علی‌ پاکدست

کاری از گروه تئاتر عروسکی آران

پس از اپرای عاشورا، این روزها در تالار فردوسی شاهد اجرای اپرای عروسکی مولوی هستیم. این نمایش کاری است از بهروز غریب‌پور که آثار موفقی همچون اپرای «رستم و سهراب» و «مکبث» را هم در کارنامه‌ی خود دارد. به گفته‌ی غریب‌پور این اپرا به دلیل اجرای کامل آن در دستگاه‌های ایرانی، نخستین اپرای ملی ایران و نقطه تکامل اپرایی است که هنرمندان ما سالیان سال و از زمان میرزاده عشقی به دنبال آن بوده‌اند.

ادامه مطلب ...

دختر خورشید

کسی نمی داند  

من دختری دارم  

با موهایی بافته در ادامه ی سرنوشتم 

دختری که گاهی از آسمان پایین می آید 

دریا را در تنگ کوچکی می ریزد 

و ماهی سرخ تنگ بلور سفره ی هفت سینم می شود

دختری مثل خورشید  

که لبخندش 

 آفتاب را ستاره باران می کند