یادت هست
جادوی دخترکی را
که هر صبح در قاب پنجره
موهای نمناک سرو را شانه می زد
و لب های خورشید را می بوسید؟
حالا چندی است پنجره را به میان خانه آورده است،
مهر را و سرو را...
با تردید دست ها و لب ها
برای شانه ها و بوسه ها
کاش دنیا
تنها به اندازه یک قاب پنجره
به عقب برمی گشت...
تهران؛ بیست و پنجم شهریور 91
سلام
بهار پر است از مهربانی و شادی
عمرتان بهاری
پیشاپیش بهارتان مبارک[گل]
سپاسگزارم بهار شما هم شاد باد