بهار است، فصل ترنم ضرباهنگ باران بر شاخههای ترد درختان،فصل پژواک غلغل شراب ناب آسمان در گلوی گل، بار دیگر عروس زیبای بهار سایهی سبز بر پلک بیرمق زمستان میکشد و بوی مشک و عود مشام طبیعت را مینوازد و زمین در آسمانیترین روزهای خود، سور ِ پرشکوه سبزی و تازگی را به شادی مینشیند.
بار دیگر غزل غزل شکوه شعر تر ِآن رند شیرازی:
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی/کزین باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
و نشستن بر بزم رنگین ترانههای خیامی:
چون لاله به نوروز قدح گیـر به دست/با لاله رخی گر تو را فرصت هست
می نوش به خرمی که این چرخ کهن/ناگاه تو را چـو خاک گردانـد پست
هر چند در سالی که گذشت سبز بودن و سبز زیستن سردترین زمستان خود را تجربه کرد، برافروختن دوبارهی تنور لاله و عنبرافشانی گیسوی دختر بهار را به فال نیک میگیریم و دست افشان و سرود گویان "روز نو"ی دیگر را به آیین نیاکانمان جشن میگیریم و گرامی میداریم:
خوشا هر باغ را بارانی از سبز/خوشا هر دشت را دامانی از سبز
برای هر دریچه سهمی از نور/لب هر پنجره گلدانی از سبز