سایه روشن

"سایه" زآتشکده ماست فروغ مه و مهر وه از این آتش روشن که به جان من و توست

سایه روشن

"سایه" زآتشکده ماست فروغ مه و مهر وه از این آتش روشن که به جان من و توست

پرواز

  

برای نازنینی که بهترین‌ها را برایش می‌خواهم   

 

آسمان پرواز پرنده را از سر گرفته

تب زمین فروکش کرده

و اسبان اصیل ابرها - به تاخت - بر بافه‌های نور می‌تازند

 تو می‌خندی و من می‌توانم

دستمال‌ خیسم را از روی پیشانی دنیا بردارم!